حریم ابی افسانه ها



به مامانم گفته بودم  درباره رتبه هم کلاسی هام بهم چیزی نگه .

ولی آخرش کارخودشو کرد پای تلفن به داییم گفت   آره فلانی درسش مثه دخترمن بود پارسال این موقه

ولی خب بعدش دیگه   .  .حالا سال بعد رتبش مثه اون میشه

 

تصمیم گرفتم خشممو پنهان نکنم البته اصلا خشم نداشتم . غمگین بودم و زدم زیر گریه و تصمیم گرفتم کاری کنم که اندازه یه ارزن برای حرفم ارزش بزارن

رفتم دوتا بشقاب برداشتم و پرتشون کردم باغ کناری . یکی هم دادم به برادرم و گفتم اونم باید پرت کنه ! بیچاره قبول کرد

شب بود . بعد با چراغ قوه نگاه کردم تو باغو

دوتاشون سالم بودن اون یکی رم ندیدم

خلاصه بعدش دوستم به گوشی مامانم پیام داد و باهم چت کردیم (من خودم گوشی ندارم )  رتبش یه چیزی تو مایه های من شده بود

و فاجعه که رتبه های برتر مدرسمونو واسم فرستاد .  

واقعا احساس میکنم باید برم بمیرم  . همکلاسی های هم ترازم و بعضی هاکه از من پایین تر هم بودن  همه زیر1500 شده بودن  .  فقط من گند زدم

واقعا نمیدونم خدا داره چیکار میکنه

به هر حال الان داریم برای سال آینده با برادرم برنامه میریزیم .

کاش امسال تموم شه

کاش خیلی زود تموم شه

 


سلام  دیشب ساعتای 1 از شدت در استخونای فک و کاسه چشمم خابم برد ولی ساعت 4 با یه صدا که بهم میگفت اشکالی نداره  . مهم نیست . سال بعد بهتر میشی .   از خواب پاشدم و دوباره زدم زیر گریه ! داشتم خواب میدیم  یا بهتر بگم  یه خواب میشنیدم

چند بار مامانمو صدا زدم و اونم بیدا شد  . نشست گریه ها و ناله های منو نگاه کرد و دلداری داد بعد بابا بیدار شد اونم کلی حرف زد . دو داستان جالب گفت که حتما یه موقه واستون میگم .دو داستان واقعی . امید وار کننده .

با این اوضاع قطعا میمونم. قبول شدنم  مثه این میمونه که خدا یه آدم فلجو شفا بده . 

باورم نمیشه با این درصدا باید زیر 2000 میشدم . نمیدونم  نمیدونم چی شده

به هر حال دوباره کمی نیرو گرفتم . خدا اگه میشه اینبار کمک کن

 

راستی بخاطر اشتباهای تایپی اخیر متاسفم . احتمالا در آینده درستشون میکنم


اومد

الان که دارم مینویسم استخونای صورتم درد میکنه .

خراب بود حتی خیلی خراب تر از چیزیکه فکرشو میکردم

از اون موقه تا الان دارم گریه میکنم . فکر کنم تا یه سال دیگه این وضع ادامه داره

از اون موقه تا الان نخندیدم  و فکر نکنم به هیچ دلیلی تا سال دیگه هم بخندم

(البته اینجوری شبیه کسی میشم که خیلی ازش بدم میاد ولی چیکار کنم ؟  حالم داغونه)

هرجور فکر میکنم  هیچ اتفاق خوشحال کننده ای ممکن نیست بیوفته . اما نا راحتت کنندهه هاهیچ وقت تموم نمیشن

خودمو تو اتاقم حبس  میکنم اونجا میشه جهنم(داخل زیر زمینی )هر روز نتیجه امسالمو مرور میکنم و یادم میاد که خداهم کمکم نکرد

همه چی از حالت عادی خراب تره

یه ظرف پر سیب زمینی جلومه . ولی ازبوش حالم داره بد میشه

دیگه تموم  شد

تموم سعیمو میکنم به وبلاگم سر بزنم . هیچ جا مهربون تر از اینجا نیست

دوباره همه چی تکرا میشه

حالم از زندگیه خودم بهم میخوره .

خدا؟؟این رسم همه کارایی که من کردمه؟؟؟؟این جوابشه ؟؟؟؟ وقتی اینطوری میشه واقعا بهت شک میکنم

متاسفانه

 


وااااای  وایییییییی ووووواااییی

من الان میمیرم . رتبه هایزیده اعلام شدن . نتایج ماهم تا چند ساعت دیگه میااد

وااای . هر بار که اسم سازمان سنجشو سرچ میکنم نفسم واای میسته

قلبم هم کمتر میزنه

خدا  خدا  اااااااین کانون نیست این نتیجه کنکوره

خدا خداااااااااااااااااا

کمک

کمک

کمک 

نزار بمیرم خدا کمک


نمیتونم و نمی خوام مجبورت کنم بمونی

خودت مهمی چی میخوای

 ولی    لیمو     همه درارو نبند

این پستو  گذاشتم که بهت بگم نرو

دوستای من که میاین وبم بیاین همه به لیمو بگیم همه درارو نبند

 

 

See the source image

 

 

چه کنم خدا پشیمونش کنه   یا مثه من پریشونش کنه؟؟

 

 

لیمو بخدا تو شرایط بدی هستم اگرنه تا دوهفته دیگه هزار تا نظر جمع میکردم . ولی نمیتونم

تازه اگه فردا نتایجم خراب بااشه لیمو

حتما دو هفته دیگه سر میزنم . کاش باشی . تا یه سال دپرسم نزاری


اولین پستی که دارم میزارم .

 

الان تنها احساساتم مربوط به نتایج کنکوره که قراره  چهار شنبه اعلام شه

ولی من مطمنم که سه شنبه میاد

من واقعا میترسم ! اگه خراب باشه که احتمالش کم هم نیست یه سال دیگه باید ریاضی حل کنم !! باورم نمیشه . خدا اخه مگه من چه گناهی کردم ؟؟؟؟

دیگه واقعا الان امیدم تویی  ! نجاتم بده

 

عکس های غمگین از لحظات تنهایی .


سلام . زمان داره به سختی میگذره

اون شب که بشقابارو پرت کردم

بعدش رفتم تو باغچه همه گلایی که خودم پرورش دادمو کندم .

از ریشه کندم

صبح روز بعد هرسه بشقاب کاملاسالم بودن و من از باغ آوردمشون

دیروز کمی درس خوندم

امروزم باید بخونم و تا سال دیگه این روند ادمه داره  . فکر ادامه این روند  حامو بد میکنه

یه چیزو میخوام واسه خودم تا همیشه تعیین تکلیف کنم

 هیچکس نمیمونه . دوستای  وبلاگی بالاخره همه میرن . نباید ازشون بخوام بمون

البته خودم حتا اگه سه سال هم سر نزنم آخر سر میام

لیمو   هم انگار رفته . و تمام تلاش های من انگار اصلا  هیچ .   .

یه چیزی برام عجیبه . به وب 100 نفر رفتم ولی فقط 5 تا اومدن وبم . واقعا تو بلاگ اسکای اینطور نبود

اینطوری شد که پست لیموو فقط3 نظر داره


حالم داره یکم بهتر میشه

از شنبه دوباره خوندن رو شروع کردم . البته به مقدار کم  . هنوز خوب باورم نشده که چی شده

همه میگن سال دیگه  بهتر میشه . مثه قبلا کهه میگفتن تو صد در صد قبولی

هنوز تو گوشمه وقتی میگفتم خراب کردم کنکورو میگفتن دروغ میگی  اگه تو خراب کنی که خوب کرده

هنوز تو گوشمه خانوم دکتر صدام میکردن  و من میگفم لطفا اینجوری نگین . واسه یه هفته متوقف شد       . باز شروع شد

هنوز تو گوشمه دوستام میگفتن تو که قبولی واسه چی نگرانی ؟؟؟

هه چیز تموم شد . کنکور هم   .

باورم نمیشه باز باید شروع شه

+ کتاب ناپلون هیل رو میخونم . داره تاثیر میزاره (بیندیشید تا ثروتمند شوید )

ازتون ممنونم که نظر میزارید . خیلی  ممنون


 

 

ای خدااا که من وقتی درباره یکی حرف میزنم یه خبری ازش میشهه !!!

 

خبر داغ که همین پسر خاله(البته ما میگیم پسر خاله ولی حقیقتا پسر خاله مامانمه (خودم خاله ندارم)) ای که داییم میزدش تو سزم

 

پس فردا عقدشه ؟؟؟؟؟؟ باورتون میشه اون 20 سالشه همین پارسال رفت دانشگاه !! به همین سرعت  در عرض یه سال  با یکی دوست شد و پس فردا قراره ازدواج!!! ! میگن قضیه مال 5 یا 6 ماه پیشه (تا الان کشش دادن )

 

این پسره خیلییییییییی مذهبی بود؟؟؟!!! مگه میشه ؟؟؟  نماز خون!  روزه گیر !! اصلا به ما نگاه نمیکرد همیشه سرش پایین بود !!!!

 

مگه میشهههههه؟؟؟؟؟؟؟؟  مگه داریم؟؟؟؟؟ هاااا؟؟؟؟؟

 

میگن از هیچکی هیچی بعید نیست !!!!!

 

حالا اگه مارو دعوت کردن برم یا نه؟؟؟(با ورتون میشه هنوز به ما نگفتن؟؟ آخه خانواده هامون خیلی صمیمیمن !! مامانم با مامانش روزی 2 ساعت تلفنی حرف میزنه  !! حالا ما باید این خبرو از زبون کس دیگه بشنویم!!)  آخه سه شنبه هم عروسی یکی دیگه از فامیلاس!!!

 

چیکار کنم ؟؟؟  یه کتاب غیر درسی توووووپ پیدا کردم  بنظرتون اونو بخونم بهتر نیست؟؟؟؟

 

 

راستی تمرکزم بدجور پایینه  !!   واسه اون چیکار کنم ؟؟

 

 

 

 


دیروز دایی محترم اومد خونمون(با هم رابطمون خیلی خوبه )

خلاصه شروع کرد به نصیحت !!  بهم گفت بزرگ ترین اشتباه تو امسال این بوده که غذا زیاد نمیخوردی !!!!!!!! واقعا دلم میخواست سرمو بکوبم به دیواررررر

یکه دیگه از فرمایشاتشون این بود که ورزش نمیکردم !!!!!!!!!!!!خدایااااااا؟؟؟؟رحم کن !!!!

تازه بعدشم دوتا مثال زد که اون موقه اگه بالای برج ایفل بودم خودمو پرت میکردم پایین !!!!!!!!!

خدااایااا!!

مثالش پسر خالم بود !!! که ازشدت غذا خوردن و بی تحرکی مته بادکنک شده بود!!!!سال کنکورش !!!(رتبش شد 2000 الان پزشکی میخونه )(میخواست بگه تو هم باید در این حد غذا بخوری )

یه مثال دیگشم دختر همکارش (همکلاسی خودم )بود که امثال رتبش 1200 شده و هر شب با باباش میرفته پیاده روی!!(میخواس بگه تو هم باید میرفتی!!!!!)

من سررررموووووووووو به کجا بکوبم  ؟؟؟؟    واقعا اعصابمو بهم ریخت تا شب نتونستم یه کلمه هم بخونم !!!

آخه رتبه برتر ندید که نیستم !!!!داداشای خودم با رتبه خیلی خیلی بهتر از ایشون پزشکی قبول شدن !!!!   !! خودم درسال کنکورشون باهاشون بودم و میدونم چه کار میکردن !نه اونقدر غذا میخوردن ! نه اون همه میخوندن   و نه هرشب میرفتن پیاده روییی !!!! حالا تو اومدی برا من رقیبموو مثال میزنی که خیلی هم کنکورشو از من بهتر داده؟؟؟؟؟؟  نظرات و عققاید اونو برام میگی ؟؟؟؟؟  فکر میکنی کار خوبیه؟؟؟؟؟؟

یا پسرخامو مثال میزنی که روزی16 ساعت درس میخوند بعدم 2000 شد ؟؟؟؟؟  خب من نمیتونم مثه این مثالای تو باشم !! دایی جان !!!! من نه توانشو دارم 16 ساعت روزی بخونم ! نه معدم اونقدر جا داره و نه شرایطشو دارم هر روز برم پیاده روی !!!!  خب؟؟؟؟

من نمیدونم !!! آخه چرا؟؟؟؟  این حرفای احمقانه رو چطور اینقد ر  منطقی وارر گفتی ؟؟؟

 

 

 *  احتمالا هفته دیگه میرم مشهد چند روز ! پیش داداشا م

* اگه یهو یه مدت طولانی نبودم شاید نت قطع شده باشه به هر حال من حتما برمی گردم

* باید از این پس کم تر سر بزنم و کم تر ! اما هر وقت تنها باشم خونه میام

*عذر میخوام که همش پستام عصبی و غمگینه ! من همچین آدمی نیستم !  ولی باور کنید با این اوضاع بهتر از این  نمیشه 

 

 

)


سلام

!!

پاسخ نظرهامو از دست دادم ! نمیدونم یهو چی شد که رفتن همشون

 

چقد اینجا متروک شده  !! فکر میکردم اول مهر فقط خودم درس دارم ! ولی مثه اینکه همه درگیرن   :)

امیدوارم شاد باشین  و درگیری هاتوون پر خوشی باشه

راستی من فردا باید برم کانون !!  همه رو آماده کردم که ترازم اونقدرام خوب نمیشه !!  :)

برام دعا کنید . خیلی بهش نیاز دارم.

 


 

 

در دل من چیزی است ،

مثل یک بیشه نور،

مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم ،

که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت ،

بروم تا سر کوه ،

دورها آوایی است ،

که مرا می خواند

 

 

 

 

 

 

.

 

 

 

 

زمان میگذره و چه بخوایم چه نخوایم زندگی ادامه داره  . پس اگه شروع به زندگی نکردیم باید شروع کنیم

حالا دم مهره و همه دارن میرن دانشگاه ! تقریبا اکثر هم کلاسی هام

اما چه اهمیتی داره ؟ دیشب با دوستم صحبت کردم و بهم گفت: دیر نمیشه . سال دیگه میری!

خدایا نمیدونم این همه آرامش چطور از صدای این دختر میریزه !

تنها یه چیز منو عذابم میده ! واقعا امسال دوباره باید برم کانون

بابا میگه امسال باید سطح شهرستان 1 شم ! میگه میدونم که میتونی !

منم میدونم که میتونم ! اما کمی ترس دارم

نمیتونم بفهمم چم شده بود >؟؟ نمیتونم بفهمم چرا کنکور پارسالم اینطورشد؟ حتی الا ن که سوالاشو حل میکنم زماندار  درصدام خیلی بهتر ازسر جلسه کنکوره !!  من چیو اشتباه کردم ؟؟؟ داره دیوونم میکنه !  کاش اشکالمو میفهمیدم ! اینجوری حداقل از حل اون مشکل مطمن میشدم !

گذشته تموم شده و آینده دست ماست !

یکی بهم گفت بعضی چیزا واقعا دست ما نیست! گفت کنکور منم این حالت بوده ! گفت کمکم میکنه !

 

.

خطاب به لیمو

میدونی لیمو من آدم ساده ای بودم . به همه راست گفتم و با جون و دل راهنماییشو ن  کردم

حالا همه دروغاشون و کلک هاشون برام لو رفته و میخواستم منم  دیگه این خوب بودن های پر ضرر و کنار بزارم !

اما وقتی پست تو رو خونده بودم که گفته بودی نباید مثه اون آدما ترسناک بشی   ! دیدم که راست میگی ! دوباره خواستم آدم خوبی باشم . اما اینبار برای خودم هم ارزش قایل باشم و برای بهتر شدن بعضی ها که قدر نمیدونن  خودم رو هزار تیکه نکنم ! تا میتونم کمک میکنم ولی مرز میزارم ! بین خودم و آدمها .

 

نمیدونم دوباره ضرر میکنم یا نه

اما اینبار تا تهش ! تا ته دنیا یه آدم صادق و خیر خواه میمونم

و ازت متشکرم  که دوبار ه  برام انسانیت رو معنا کردی . 

 

.


 

 

سلام

بالاخره نتایج اومد منم قبول نشدم !

میدونید من  یه کم  خیلیییی کم امیدوار بودم

به هرحال به مهشاد عزیز تبریک میگم

لیمو میشه یه پست بزاری بتونم نظرمو بگم ؟؟؟من عاشق نظر دادن واسه پستای تو هستم !

لیمو آدمای خیلییی خوب پیدا میشن  یه نگاه به خودت بنداز ؟ ؟؟؟ فکر نکن که تنهایی !

 

 

 

نمیدونم یعنی میشه یه روز برای همیشه از پله های زیر زمین بیام بالا و دیگه برنگردم اون پلایین؟

میشه دوباره بهار توی باغ قدم بزنم و یواشکی شکوفه های گیلاسو بکنم؟؟؟

بعد چند تا برگ گردو وا کنم و بزارم جلو دهنم و بلـــــــــنــد سوت بزنم !

میشه دوباره سر شال توت ها رو بگیرم ؟؟؟

یا موقه جمع کردن زردالو ها تازه تازه  و نشسته بخورمشون ؟  بعد ماماانم بگه نخوووووور بچه سم پاشی شدن؟؟؟

میشه برم دریااا؟؟؟؟ دوباره سوار قایق و کلی بترسم

برم جنگوووو   تااا ته  !! بدون نگرانی ؟؟؟

میشه با خانواده برم سفر ؟؟؟ بعد 4 ساال ؟؟؟؟

یا میشه برم زیر بوته انگوری که همه به اسم من میشناسنش  و همشوو وا کنم ؟؟؟ با خیال راحت؟؟؟ بدون اینکه فکر کنکور باشم

 

میشه ؟؟؟

ینی بنظرتون میشه ؟؟؟میشه همه چی خـــوبـــــ   تموم شه ؟؟؟


اول از همه بگم واسه اینکه قبول نشدم هنوزم کمی ناراحتمsad

اما روحم خیلی سرکش شده.با ادمایی آشنا شدم  که همش شک میکنم !surprise

smileyخیلی خوب شد که من اونارو دیدم

دیدن اونا برام بیش تر از رفتن به یه رشته تاپ تو یه دانشگاه تیپ دو یا سه میرزهangel

بعلاوه اینکه حالا احتمال قبولیم تو یه دانشگاه تیپ یک surpriseبالا رفته

 

و اون آدما که گفتم !!! واقعا بی  نظیرررن !!! بمب انرژی هستن !!      کارای سخت که یکیش ادمو از پا درمیاره رو دارن با هم انجام میدن  !!!! و همچنان کلی انرژی دارن که صحبت کننو امیدشونو بدن به بقیهheart

 

جلل الخالق !! میخوام مثه اونا باشم !wink

 

 

راستی هروقت تو خیابون راه میرم این دانشجوهارو میبینم !!  قشنگ مشخصه ترم یکنsad  .  پاک غمگین میشم  .(شهر ما یه شهر دانشگاهیه   از اول مهر درحال ترکیدن از دانشجویه )

 

دلم میخواد خیلی بیش تر بنویسم ولی خب مجالش نیست . انشالله روزی که بیامو  وبلاگو بترم !!!

(من ازون نویسنده هایی بودم که تا پست هام صدتا نظر نمیخورد پست جدید نمیزاشتم  به حال الان نگاه نکنید )

 

 

با امید خوشبختی  همتون

 


بنظرم خیلی باکلاسه پست بدون نظر بزاری :)

خب ولی دوست داشتنی تر اینه که نظراتونو ببینم

به تازگی چیز زیادی برای گفتن ندارم .   اما همه چیز داره بهترو بهتر میشه 

به امید بهترین روز :)    (واسه هممنون )

 

نیست از کوتاهی پرواز بر جاماندنم             تنگنای آسمان بی بال و پر دارد مرا


سلام .!!

نمیدونم هنوزم کسی میاد وبم یا نه ؟؟؟

همین امروز ناگهان چشمم افتاد به پروفایل صمیمی ترین  دوستم که نوشته بود:   مهدیه عزیزم ولنتاینت مبارک !!!surprise

ینیی چییی؟؟؟؟؟ مهدی دیگه کیه ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! خدااااااااایااااااااااااا!!!   ینی خبریه واقعا به من هیچی نگفتهه ؟؟؟؟؟

 

درباره درس هام هم اینکه بد نیست  . از نیم سال دوم یکم کم انرژی شدم ولی دارم خودمو میکشونم wink

 

دوسدارم نظراتتون رو بشنوم blush

 

 

 

 

 

See the source image

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای هر ستاره ای که ناگهان
در آسمان
غروب میکند
دلم هزار پاره است

دل هزار پاره را

خیال آنکه آسمان

    -همیشه و هنوز-

پر از ستاره است

چاره است

 


سلام .!!

نمیدونم هنوزم کسی میاد وبم یا نه ؟؟؟

همین امروز ناگهان چشمم افتاد به پروفایل صمیمی ترین  دوستم که نوشته بود:   مهدیه عزیزم ولنتاینت مبارک !!!surprise

ینیی چییی؟؟؟؟؟ مهدی دیگه کیه ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! خدااااااااایااااااااااااا!!!   ینی خبریه واقعا به من هیچی نگفتهه ؟؟؟؟؟

 

درباره درس هام هم اینکه بد نیست  . از نیم سال دوم یکم کم انرژی شدم ولی دارم خودمو میکشونم wink

 

 

 

 

 

 

 

See the source image

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای هر ستاره ای که ناگهان
در آسمان
غروب میکند
دلم هزار پاره است

دل هزار پاره را

خیال آنکه آسمان

    -همیشه و هنوز-

پر از ستاره است

چاره است

 


تغییر میتونه خوب باشه ، میتونه خیلی خوب باشه ،

و این روزهایی که خانواده دور هم جمع هستند ، یه فرصت شاید نایاب ، 

میخوام بیش از پیش بنویسم ، و یه زمان خاص برای وبلاگ بزارم ،  کار مورد علاقه خودم ،  و با نوشتن به خودم کمک میکنم ، 

یه روزی میرسه که کنکور تموم میشه و من به اون چیزی که میخوام میرسم ، مطمنم که میرسم ، با خودم مهربون تر باشم ، میفهمم که خوب تلاش میکنم و  حقمو میگیرم ، 

خیال پردازی نمیکنم اما این روز ها مال ماست ، مگه نه ؟؟


سلام بچه ها ، این مدتی که تصمیم گرفتم وبلاگمو فعال کنم فکرم بد مشغول شد ، تصمیم گرفتم دیگه نیام ،تا بعد کنکور م ، اون موقه میامو یه خبر خوش میدم ، 

لیمو امیدوارم فعال باشی همچنان ، قدیمی ترین دوست وبلاگی من ، (فکر کنم چیزی حدود ۴ سال پیش اولین بار به وبت اومدم ، ). فقط یه چیزی رو از طرف من بخاطر داشته باش ، بدترین ادم ها هم ویژگی های قابل ستایش دارن ، و بهترین ادم ها هم ویژگی های منفی دارن ،، به هر حال نباید غافل شد ❤❤ 

خداحافظ همه تا مرداد ماه ، 

و برام دعا کنید .  . 

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها